Perdic | لامپ پنج قطبی با شیب ثابت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	gated beam tube U	لامپ پنج قطبی با شیب ثابت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	diode U	لامپ دو قطبی
	hexod U	لامپ شش قطبی
	hexode U	لامپ شش قطبی
	triode U	لامپ سه قطبی
	two electrode valve U	لامپ دو قطبی
	isolation diode U	لامپ دو قطبی خودکار
	heptode U	لامپ هفت قطبی
	tetrode U	لامپ چهار قطبی
	multi electrode valve U	لامپ چند قطبی
	octode U	لامپ هشت قطبی
	pentode U	لامپ پنج قطبی
	equivalent diode of a triode U	لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
	output pentode U	لامپ پنج قطبی خروجی
	gas triode U	لامپ سه قطبی با کاتد داغ
	equivalent diode voltage U	ولتاژ لامپ دو قطبی هم ارز
	equivalent diode of a multielectrode val U	لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
	hot cathode gas triode U	لامپ سه قطبی با کاتد داغ
	perveance of a multi electrode valve(tub U	پروه انس لامپ چند قطبی
	gas tetrode U	لامپ چهار قطبی با کاتد داغ
	image phase constant U	ضریب فازی چهار قطبی ضریب ثابت فازی تصویر ثابت فازی چهار قطبی
	voltage stabilizing tube U	لامپ با ولتاژ ثابت
	polar regions U	مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی
	incandescent lamp U	لامپ برقی دارای نور سیمابی لامپ نئون
	polar plot U	روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
	orientation forces U	نیروهای دو قطبی- دو قطبی
	dipole dipole bond U	پیوند دو قطبی- دو قطبی
	static employment U	کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
	image dissector tube U	لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
	circumpolar constellation U	صورتهای فلکی دور قطبی صورتهای فلکی پیرا قطبی
	polar stereographic U	سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
	fixed capital U	سپرده ثابت اموال ثابت یکان
	static test U	ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
	tube tester U	دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
	standing orders U	دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
	standing order U	دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
	sampled U	مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
	sample U	مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
	standing U	ثابت دستورالعمل ثابت
	unipolar U	یک قطبی
	unipolar U	تک قطبی
	bipolar U	دو قطبی
	homopolar U	هم قطبی
	arctic U	قطبی
	polar U	قطبی
	double pole U	دو قطبی
	diode U	دو قطبی
	dipole U	دو قطبی
	steadies U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steadying U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steady U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steadied U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steadiest U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	arctic regions U	نواحی قطبی
	arctic basin U	حوضچه قطبی
	polarising U	قطبی کردن
	polarizing filter U	صافی قطبی
	polarises U	قطبی کردن
	polarised U	قطبی کردن
	polarization current U	جریان قطبی
	polestar U	ستاره قطبی
	pole armature U	ارمیچر قطبی
	arctic regions U	مناطق قطبی
	polarize U	قطبی کردن
	terminal voltage U	ولتاژ قطبی
	polarization U	قطبی شدگی
	polarization U	قطبی سازی
	north star U	ستاره قطبی
	one pole switch U	کلید یک قطبی
	dipole antenna U	انتن دو قطبی
	aurora U	شفق قطبی
	bipolar cells U	یاختههای دو قطبی
	single contact switch U	کلید یک قطبی
	polarizing U	قطبی کردن
	polarizes U	قطبی کردن
	lodestar U	ستاره قطبی
	polar diagram U	نقشه قطبی
	polar coordinates U	مختصات قطبی
	polar coordinate U	مختصات قطبی
	polar compound U	ترکیب قطبی
	polar bond U	پیوند قطبی
	polar angle U	زاویه قطبی
	loadstar U	ستاره قطبی
	zwitterion U	یون دو قطبی
	polar distance U	فاصله قطبی
	polar molecule U	مولکول قطبی
	dipolar ion U	یون دو قطبی
	polar vector U	بردار قطبی
	polaris U	ستاره قطبی
	polar winds U	بادهای قطبی
	polar vortex U	ورتکس قطبی
	polar variable U	متغیر قطبی
	polar transmission U	مخابره قطبی
	polarized relay U	رله قطبی
	polar relay U	رله قطبی
	magnetic doublet U	دو قطبی مغناطیسی
	polarized U	قطبی شده
	moment of a dipole U	گشتاور دو قطبی
	dipole interaction U	بر هم کنش دو قطبی
	multi contact U	چند قطبی
	multipole U	چند قطبی
	dipole moment U	گشتاور دو قطبی
	four pole U	چهار قطبی
	fitchet U	گربه قطبی
	two terminal network U	شبکه دو قطبی
	unipolarity U	حالت یک قطبی
	foumart U	گربه قطبی
	unipolar armature U	ارمیچر تک قطبی
	multipolar U	چند قطبی
	Pole Star U	ستاره قطبی
	polarity U	ویژگی قطبی
	electric doublet U	دو قطبی الکتریسیته
	polar solvent U	حلال قطبی
	crystal rectifier U	دو قطبی بلورین
	electric dipole U	دو قطبی الکتریسیته
	polarities U	ویژگی قطبی
	polarities U	تمایل قطبی
	polarity U	تمایل قطبی
	lodestaror load U	ستاره قطبی
	polarised U	قطبی کردن یا شدن
	four terminal network U	شبکه چهار قطبی
	polarising U	قطبی کردن یا شدن
	unipolar psychosis U	روان پریشی یک قطبی
	magnetic quadrupole U	چهار قطبی مغناطیسی
	folded dipole U	انتن دو قطبی دولا
	polar duplex telegraphy U	تلگراف دو جهتی قطبی
	polarises U	قطبی کردن یا شدن
	circumpolar stars U	ستارگان دور قطبی
	magnetic dipole moment U	گشتاور دو قطبی مغناطیسی
	unipolar U	سلولهای عصبی یک قطبی
	multipole moment U	گشتاور چند قطبی
	duopoly U	انحصار دو قطبی فروش
	duopsony U	انحصار دو قطبی خرید
	homopolar bond U	پیوند جور قطبی
	triode amplifier U	فزون ساز سه قطبی
	polar coordinates U	دستگاه مختصات قطبی
	polarizes U	قطبی کردن یا شدن
	molecular dipole moment U	گشتاور دو قطبی مولکولی
	circumpolar stars U	ستارگان پیرا قطبی
	bipolar affective disorder U	اختلال عاطفی دو قطبی
	dipole dipole forces U	نیروهای دو قطبی- دوقطبی
	polar diagram U	نمودار با مختصات قطبی
	the north star U	ستاره قطبی یا شمالی
	polarizing U	قطبی کردن یا شدن
	polarize U	قطبی کردن یا شدن
	semipolar molecule U	مولکول نیم قطبی
	polar covalent bond U	پیوند کووالانسی قطبی
	semiconductor diode U	دو قطبی نیم رسانا
	polar chart U	نمودار با مختصات قطبی
	arctic U	مربوطه به نواحی قطبی
	heteropolar bond U	پیوند ناجور قطبی
	polar coordinates U	مختصات قطبی [ریاضی]
	polar coordinate system U	دستگاه مختصات قطبی [ریاضی]
	fitchew U	پوست راسو یا گربه قطبی
	y parameter U	پارامتر چهار قطبی ایگرگ
	half wave dipole U	انتن دو قطبی نیم موج
	dipole dipole coupling U	جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
	fisch U	پوست راسو یا گربه قطبی
	passive four terminal network U	شبکه چهار قطبی بی اثر
	tzigane U	کولی مجاری قبطی مجارستانی قطبی
	anoraks U	نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
	anorak U	نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
	tundra U	دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
	tundras U	دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
	fixes U	ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
	fix U	ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
	longspur U	انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
	lamp bulb U	لامپ
	limiter U	لامپ اف ام
	valves U	لامپ
	lamp	لامپ
	electric lamp U	لامپ
	tube U	لامپ
	tubes U	لامپ
	diode U	لامپ
	valve U	لامپ
	lamps U	لامپ
	diode U	لامپ دوقطبی
	lampholder U	سرپیچ لامپ
	lamp bulb efficiency U	بازده لامپ
	loktal base U	لامپ قفلی
	lamp bulb base U	پایه لامپ
	lock in base tube U	لامپ قفلی
	valves U	لامپ سوپاپ
	lamp holder	سرپیچ لامپ
	flashlights U	لامپ عکاسی
	loctal base U	لامپ قفلی
	mazda lamp U	لامپ مزدا
	flashlight U	لامپ عکاسی
	lamp connector	رابط لامپ
	lamp bulb adapter U	تبدیل لامپ
	mercury lamp U	لامپ جیوه
	mercury pool tube U	لامپ مایع
	mcnally tube U	لامپ مکنلی
	incandescent lamp U	لامپ روشنایی
	lamp cord	سیم لامپ
	valve U	لامپ سوپاپ
	converter valve U	لامپ مرکب
	crookes tube U	لامپ کروکس
	fluorescent lamp U	لامپ فلوئورسان
	fluorescent lamp U	لامپ فلورسنت